محل تبلیغات شما



از امروز تمام `ای کاش`ها را دور ریخته ام و به انتظارت نشسته ام.

به انتظار مردی که روزی همه دین و دنیایم را به او باختم

منتظرم تا بیایی و عکس های دونفره ای را که نگرفته ایم بگیریم،خاطراتی که نساخته ایم بسازیم،قدم هایی که نزدیم،شعرهایی که برایم نخواندی،گلِ سَری که برایم نخریدی،منتظرم تا همه را جبران کنی!

بیایی و نجواگونه در گوشم بگویی”میدهم بهای چشمان کم سویت را

بیا و پایان بده به تمام حرف و حدیث های پشت سرمان!

آخ که چه آشوبی شود وقتی که تو می آیی

کاش بیایی!

 

#مریم_قائمی

اگر نباشی من بازهم دنیایم را میسازم
من به خودم خوشبختی را قول داده ام
تا تهش میروم،تهِ تهش
جایی که حس کنم غرق در خوشبختیِ محضم
اگر تو نیایی تنهایی میروم ادامه راه ها
خدارا چه دیدی شاید در این بین کسی دستانم را گرفت
کسی که دوستم داشت
واقعی
کسی که برایم بجنگد
قهرمانانه
بیاید و دستانم را آنقدر گرم بگیرد که سرمای دنیای گذشته ام را از ذهنم پاک کند
او چیزی شبیه یک فرشته است
یک خوبِ مطلق
کسی که همراهم شود تا ابد
کسی که مطمئن است از خواستنش
مطمئن از مقصد راه مان!!
ادامه میدهم آنقدر قوی
آنقدر محکم
آنقدری که خدا هم خوشبختی را بدهکارم شود
#مریم_قائمی

گاهی باید دست کشید
از اویی که سهم تو از این دنیا نیست
باید دست کشید
از جنگیدن بی مورد
از خواستن بیش از حد
باید قانع بود
ب حقی که آسمان را به زمین بیاورند ، زمین را به آسمان ببرند میدانی مالِ تو نیست
گاهی تنها راه چاره کنار آمدن است
کوتاه آمدن است
و با یک عذرخواهی ساده گوشه گیری کردن است

#مریم_قائمی

فاصله بگیر از دنیای اطرافت

از آدم های زندگی ات

از هوای آلوده ای که احاطه ات کرده است

برو و چندی برای‌خودت باش،

روزهایت را با خنده سپری کن و

بی نیازی را مشق کن

یادبگیر دنیایت را خودت بسازی

دنیایی که فقط خودتی و خوشی هایت و غرورت

برو و زندگی را جور دیگری معنا کن

زندگی را زندگی کن!

آنوقت است که میفهمی چه باطل روزهایت را گذراندی

چه بیهوده ارزش های خودت را نادیده گرفتی

برو تا ارزش از بین رفته ات،غرور شکسته شده ات،و روزمرگی های کسل کننده ات را جبران کنی

برو تا بفهمی هنوز کلی راه پیش رویت است که طی‌نکردی.

#مریم_قائمی

ساعت آن کافه یک شب‌در میان می ایستاد

قانعش کردند باید رفت

با صدها دلیل

باز با این حال میگفتم بمان می ایستاد!

ساربان آهسته ران

کآرامِ جانم میرود

نه چرا آهسته!

باید ساربان می ایستاد

باید از ما باز خوشبختی سفارش‌میگرفت

باید اصلا در همان کافه زمان می ایستاد

#علی_اعتماد

امشب‌ که به عکس هایت نگاه میکردم،
دلم خواست از توی عکس بکشَمَت بیرون و کنارخودم داشته باشَمَت
انقدر به چشمانت نگاه کنم تا به خواب روم
آنقدر در آغوش بگیرَمَت که حل شوم در تو
آنقدر پیشم بمانی تا دردم را درمان شوی
بعضی خواستن ها‌ آنقدر برایت محال می شوند، آنقدر کمبودشان را حس‌ میکنی که میشوند رویا!
رویایی که میشود تمام زندگی ات و روزمرگی ات!
اما نه
رویا درمان منِ درمانده نیست
من چیزی فراتر از رویا میخواهم

#مریم_قائمی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دستگاه عرق گیری آبندی شده